بحران یا فرصت؟ بیتکوین، ارزهای دیجیتال و آینده اقتصاد جهانی
ظهور سريع و گیجکنندهی بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال، چالشهای جدیدی را برای دولتها و بانکهای مرکزی ایجاد کرده است. محبوبیت فزاینده و نوسانات شدید بازار این داراییهای دیجیتال، خطرات امتحان آنها را افزایش داده اند.
در طی فقط یک دهه، ارزهای دیجیتال از پدیده نوظهور دیجیتالی به فناوری تریلیون دلاری با پتانسیل برهم زدن نظام مالی جهانی تبدیل شدهاند. تعداد زیادی از سرمایهگذاران اکنون بیتکوین (Bitcoin) و صدها ارز دیجیتال دیگر را به عنوان دارایی، نگهداری کرده و از آنها برای خرید طیف وسیعی از کالاها و خدمات مانند نرمافزار، املاک دیجیتال و مواد مخدر غیرقانونی استفاده میکنند.
طرفداران ارزهای دیجیتال آنها را نیرویی برای دموکراتیزهکردن پول میدانند که قدرت خلق و کنترل پول را از بانکهای مرکزی و والاستریت میگیرد. با این حال، منتقدان میگویند که ارزهای دیجیتال، گروههای جنایتکار، سازمانهای تروریستی و دولتهای یاغی را تقویت میکنند و در عین حال به نابرابری دامن میزنند، از نوسانات شدید بازار رنج میبرند و مقادیر زیادی برق مصرف میکنند. مقررات در سرتاسر جهان به طور چشمگیری متفاوت است، برخی از دولتها از ارزهای دیجیتال استقبال میکنند و برخی دیگر استفاده از آنها را ممنوع یا محدود میکنند. از دی ماه ۱۴۰۲، ۱۳۰ کشور، از جمله ایالات متحده، در حال بررسی معرفی ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) خود برای رقابت با رونق ارزهای دیجیتال هستند.
ارزهای دیجیتال، که به خاطر استفاده از اصول رمزنگاری برای تولید سکههای مجازی نامگذاری شدهاند، معمولاً روی شبکههای غیرمتمرکز رایانهای بین افراد دارای کیف پول مجازی رد و بدل میشوند. این تراکنشها به صورت عمومی در دفتر کل توزیعشده و غیرقابل جعل به نام بلاکچین ثبت میشوند. این چارچوب منبع باز، از تکثیر سکهها جلوگیری میکند و نیاز به یک مرجع مرکزی مانند بانک برای اعتبارسنجی تراکنشها را از بین میبرد. BTC، که در سال ۱۳۷۸ توسط مهندس نرم افزار ناشناس ساتوشی ناکاموتو راهاندازی شد، از نظر محبوبیت در صدر ارزهای دیجیتال قرار دارد و ارزش کل بازار آن به بیش از ۱ تریلیون دلار رسیده است. ارزهای دیجیتال متعدد دیگری از جمله اتریوم، که دومین ارز محبوب است، در سالهای اخیر به وفور پدید آمدهاند.
ارز دیجیتال چیست؟
کاربران ارزهای دیجیتال وجوه خود را بین آدرسهای کیف پول دیجیتال ارسال میکنند. سپس این تراکنشها در مجموعهای از اعداد به نام «بلاک» ثبت شده و در سراسر شبکه تأیید میشوند. بلاکچینها (blockchain) نامهای واقعی یا آدرسهای فیزیکی را ثبت نمیکنند، بلکه فقط انتقالات بین کیف پولهای دیجیتال را ثبت میکنند و بنابراین درجهای از ناشناسی را برای کاربران قائل میشوند. برخی از ارزهای دیجیتال، مانند مونرو (Monero)، ادعای ارائه حریم خصوصی بیشتری را دارند. با این حال، اگر هویت صاحب کیف پول شناخته شود، تراکنشهای آنها قابل ردیابی است.
استخراجکنندگان بیتکوین با حل مسائل ریاضی پیچیده برای سازماندهی این بلاکها و در نتیجه تایید تراکنشها در شبکه، سکه به دست میآورند. این فرآیند به سیستمی به نام «اثبات کار» نیاز دارد. بسیاری از ارزهای دیجیتال از این روش استفاده میکنند، اما اتریوم (Ethereum) و برخی دیگر به جای آن از مکانیزم اعتبارسنجی به نام «اثبات سهام» استفاده میکنند. در مورد این ارز، هر ده دقیقه یک بلاک تراکنش به زنجیره اضافه میشود که در آن زمان بیتکوین جدید پاداش داده میشود. (این پاداش به طور پیوسته با گذشت زمان کاهش مییابد.) کل عرضه bitcoin به بیست و یک میلیون سکه محدود شده است، اما همه ارزهای دیجیتال چنین محدودیتی ندارند.
قیمت این ارز محبوب و بسیاری دیگر از ارزهای دیجیتال بر اساس عرضه و تقاضای جهانی تغییر میکند. با این حال، ارزش برخی از ارزهای دیجیتال ثابت است زیرا داراییهای دیگری مانند طلا یا دلار آمریکا را به عنوان پشتوانه دارند و به همین دلیل به آنها «استیبلکوین» میگویند. این استیبلکوینها (stablecoin) اغلب ادعای برابری با یک ارز سنتی مانند ۱ دلار آمریکا به ازای هر کوین را دارند، اما بسیاری از این ارزها در نوسانات شدید بازار در سال ۱۴۰۱ از این برابری خارج شدند.
ارزهای دیجیتال چرا محبوب هستند؟
ارزهای دیجیتال، به خصوص بیتکوین، زمانی تنها مورد توجه علاقمندان به تکنولوژی در حاشیه دنیای اقتصاد بودند، اما حالا به محبوبیت فراگیر رسیدهاند و ارزش آنها به تریلیونها دلار رسیده است. در آبان ۱۴۰۰، قیمت bitcoin برای اولین بار از مرز ۶۰ هزار دلار گذشت، هرچند از آن زمان کاهش یافته است. طبق نظرسنجی مرکز تحقیقاتی پیو در تیر ۱۴۰۲، حدود ۱۷ درصد از بزرگسالان آمریکایی در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کردهاند، با آنها معامله کردهاند یا از آنها استفاده نمودهاند.
ارزهای مختلف جذابیتهای خاص خود را دارند، اما محبوبیت ارزهای دیجیتال عمدتا به دلیل ماهیت غیرمتمرکز آنهاست. آنها را میتوان به طور نسبتا سریع و ناشناس، حتی در سراسر مرزها، بدون نیاز به بانکی که میتواند تراکنش را مسدود کند یا هزینه ای دریافت کند، انتقال داد. مخالفان در کشورهای اقتدارگرا برای دور زدن کنترلهای دولتی، از جمله برای اجتناب از تحریمهای ایالات متحده علیه روسیه، وجوهی را با بیتکوین جمع آوری کرده اند.
برخی تحلیلگران بر این باورند که داراییهای دیجیتال در درجه اول ابزارهایی برای سرمایهگذاری هستند. سباستین مالبای، پژوهشگر ارشد شورای روابط خارجی آمریکا، میگوید: «مردم به این دلیل ارزهای دیجیتال میخرند که به طور گمانهزنانه معتقدند این توکنها در آینده افزایش قیمت خواهند داشت، زیرا آیندهای جدید بر بستر بلاکچین در حال ساخته شدن است.» برخی از طرفداران BTC آن را به دلیل عرضه ثابت، برخلاف ارزهای فیات که بانکهای مرکزی میتوانند به طور نامحدود آن را افزایش دهند، به عنوان ابزاری برای مقابله با تورم میبینند. با این حال، پس از سقوط ارزش بیتکوین در میانه نوسانات بازار سهام در سال ۱۴۰۱، بسیاری از کارشناسان این استدلال را زیر سوال بردند. ارزشگذاری سایر ارزهای دیجیتال را توضیح دادن دشوارتر است، هرچند بسیاری از آنها با پروژهای بزرگتر در صنعت داراییهای دیجیتال مرتبط هستند. برخی از ارزهای دیجیتال، مانند دوجکوین (Dogecoin)، به شوخی خلق شدند، اما ارزش خود را حفظ کردهاند و مورد سرمایهگذاری افراد مشهور قرار گرفتهاند.
بیتکوین در کشورهایی با سابقه ضعف ارز ملی، از جمله برخی کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا، در میان رهبران پوپولیست محبوبیت پیدا کرده است. السالوادور در سال ۱۴۰۰ با تبدیل شدن به اولین کشوری که این ارز را به عنوان پول قانونی پذیرفت، جنجالآفرین شد (ساکنان این کشور میتوانند با بیتکوین مالیات پرداخت کرده و بدهیهای خود را تسویه دهند)، اما طبق نظرسنجی دانشگاه آمریکای مرکزی، کمتر از ۱۵ درصد از مردم این کشور در سال ۱۴۰۲ برای این منظور از آن استفاده کردهاند.
قیمت bitcoin و سایر ارزهای دیجیتال به شدت نوسان دارد و برخی تحلیلگران بر این باورند که این نوسانات کاربرد آنها را به عنوان وسیلهای برای تراکنش محدود میکند. (اکثر خریداران و فروشندگان نمیخواهند پرداختی را با چیزی انجام دهند که ارزش آن میتواند به طور چشمگیری در طول روز تغییر کند.) با وجود این، برخی از کسب و کارها BTC را به عنوان روش پرداخت میپذیرند.
کارشناسان میگویند استیبلکوینها میتوانند نسبت به سایر ارزهای دیجیتال برای پرداختها کارآمدتر باشند. همانطور که از نامشان پیداست، ارزش استیبلکوینها نسبتاً ثابت است و آنها را میتوان به صورت آنی و بدون کارمزد تراکنشهای مرتبط با کارتهای اعتباری یا خدمات حواله بینالمللی مانند وسترن یونیون ارسال کرد. علاوه بر این، از آنجایی که این کوینها را میتوان با یک تلفن هوشمند استفاده کرد، فرصتی را برای ورود میلیونها نفری که فاقد حساب بانکی سنتی هستند به سیستم مالی فراهم میکنند. با این حال، به خصوص پس از سقوط ارزش برخی استیبلکوینها از برابری یک دلاری آنها در جریان نوسانات بازار سال ۱۴۰۱، نظارت و بررسی جدیتری از سوی نهادهای نظارتی بر آنها اعمال شده است.
DeFi چیست؟
ارزهای دیجیتال و بلاکچینها زمینهساز ظهور نسل جدیدی از کسبوکارها و پروژههای «امور مالی غیر متمرکز» یا دیفای (DeFi) شدهاند. دیفای که اساساً معادل بازار بورس در دنیای ارزهای دیجیتال است، با حذف واسطههای سنتی مانند بانکها و کارگزاریها که اغلب کارمزد و هزینههای بالایی دریافت میکنند، این هدف را دنبال میکند که به مردم امکان دسترسی به خدمات مالی (وام گرفتن، وام دادن و معامله) را بدهد. به جای واسطهها، «قراردادهای هوشمند» به صورت خودکار و بر اساس شرایط از پیش تعیینشده، تراکنشها را اجرا میکنند.
اکثر اپلیکیشنهای دیفای روی بلاکچین اتریوم ساخته شدهاند. کارشناسان میگویند که به دلیل کاربرد فناوری بلاکچین در ردیابی تراکنشها، این فناوری فراتر از ارزهای دیجیتال، طیف وسیعی از کاربردهای موثر مانند تسهیل تجارت بینالملل را دارد.
Mallaby از شورای روابط خارجی آمریکا میگوید: «میتوانید تصور کنید که یک سیستم مالی جدید با استفاده از توکنهای مبتنی بر بلاکچین ساخته شود که نسبت به انواع قدیمی و متمرکز پول مزیت دارد. شما به کد، بلاکچین و دفتر کل غیرمتمرکز اعتماد میکنید و این یک روش جدید برای سازماندهی امور مالی است.»
ارزهای دیجیتال چه چالشهایی ایجاد کرده اند؟
ارزهای دیجیتال علاوه بر مزایایی که دارند، چالشهای جدیدی را نیز برای دولتها به وجود آوردهاند. این چالشها شامل نگرانیهایی در مورد فعالیتهای مجرمانه، آسیبهای زیستمحیطی و حمایت از مصرفکنندگان میشود.
فعالیتهای غیرقانونی
در سالهای اخیر، مجرمین سایبری به طور فزایندهای حملات باجافزاری انجام دادهاند، به این صورت که به شبکههای رایانهای نفوذ کرده و آنها را از کار میاندازند و سپس برای بازگردانی دسترسی، درخواست باج (اغلب به صورت ارز دیجیتال) میکنند. طبق گفتهی اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا (DEA)، کارتلهای مواد مخدر و پولشویان نیز «به طور فزایندهای ارز دیجیتال را وارد فعالیتهای خود میکنند». مقامات آمریکایی و اروپایی تعدادی از بازارهای وب تاریک (darknet markets) را تعطیل کردهاند. این وبسایتها پلتفرمهایی برای خرید و فروش غیرقانونی کالا و خدمات (عمدتاً مواد مخدر) با استفاده از ارز دیجیتال و به صورت ناشناس هستند. منتقدان میگویند این تلاشهای اجرایی ناکافی بوده است، نمونهی بارز آن سرقت بیش از ۱ میلیارد دلار ارز دیجیتال توسط یک گروه هکری کره شمالی در سال ۱۴۰۱ میباشد.
حمایت از تروریسم و دور زدن تحریمها
تسلط دلار آمریکا به ایالات متحده قدرت بینظیری برای اعمال تحریمهای اقتصادی فلجکننده داده است. که کشورهایی مانند ایران، کره شمالی و روسیه به طور فزایندهای از ارز دیجیتال برای دور زدن آنها استفاده میکنند.
در همین حال، گروههای تروریستی مانند داعش، القاعده و شاخهی نظامی سازمان فلسطینی حماس نیز در حوزه ارز دیجیتال فعالیت دارند.
آسیبهای زیستمحیطی
استخراج بیتکوین فرآیندی با مصرف انرژی بسیار بالا است. شبکهی این توکن در حال حاضر، بیش از بسیاری از کشورها برق مصرف میکند. این موضوع نگرانیهایی را در مورد سهم ارزهای دیجیتال در تغییرات آب و هوایی ایجاد کرده است. طرفداران ارزهای دیجیتال معتقدند که با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر میتوان این مشکل را حل کرد. به عنوان مثال، رئیس جمهور السالوادور متعهد شده است که از انرژی آتشفشانی برای استخراج بیتکوین استفاده کند. گفته میشود نگرانیهای زیستمحیطی، اتریوم را به سمت استفاده از مدل اثبات سهام سوق داده است که انرژی کمتری مصرف میکند.
نوسانات و فقدان مقررات
رشد سریع ارزهای دیجیتال و شرکتهای دیفای به این معنی است که اکنون میلیاردها دلار تراکنش در یک بخش نسبتاً بدون نظارت انجام میشود و این باعث افزایش نگرانیهایی در مورد تقلب، فرار مالیاتی، امنیت سایبری و همچنین ثبات مالی کلان میشود. اگر ارزهای دیجیتال به شکل غالب پرداختهای جهانی تبدیل شوند، میتوانند توانایی بانکهای مرکزی، به ویژه در کشورهای کوچکتر، را برای تعیین سیاستهای پولی از طریق کنترل عرضه پول محدود کنند.
پس از آن که سطوح بالای نوسانات، ارزش چند ارز دیجیتال برجسته را در سال ۱۴۰۱ کاهش داد، تعدادی از شرکتهای حوزه ارز دیجیتال قادر به بازپرداخت بدهی خود به وامدهندگان (که عمدتاً شرکتهای دیگر این حوزه بودند) نشدند. بسیاری از وامگیرندگان و وامدهندگان، از جمله صرافی FTX که در آن زمان سومین صرافی بزرگ ارز دیجیتال جهان بود، اعلام ورشکستگی کردند. فروپاشی FTX و سایر شرکتها منجر به خسارتهای دهها میلیارد دلاری برای سرمایهگذاران شد و برخی از کارشناسان خواستار ممنوعیت کامل ارزهای دیجیتال شدند، هرچند شرکتهای مالی سنتی تا حد زیادی از این اتفاق مصون ماندند.
عملکرد دولتها در برابر ارزهای دیجیتال چیست؟
بسیاری از دولتها رویکردی محتاطانه در قبال ارزهای دیجیتال داشتهاند، اما ظهور سریع و تحولات این حوزه، به همراه ظهور دیفای، قانونگذاران را مجبور کرده است تا شروع به تدوین قوانینی برای این بخش نوظهور کنند. مقررات در سراسر جهان به شدت متفاوت است، به طوری که برخی از دولتها از ارزهای دیجیتال استقبال میکنند و برخی دیگر آنها را به طور کامل ممنوع میکنند. کارشناسان میگویند چالش پیش روی قانونگذاران، ایجاد قوانینی است که بدون خفه کردن نوآوری، ریسکهای مالی سنتی را محدود کند.
در ایالات متحده، سیاستگذاران برای تنظیم برخی از ارزهای دیجیتال و بخش نوظهور دیفای اقدام کردهاند. در در ماه ۱۴۰۲، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) اولین مجموعه از صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) را که شامل بیتکوین میشد، تأیید کرد و به این ارز دیجیتال اجازه ورود به بازار اوراق بهادار سنتی را داد. با این حال، ارزهای دیجیتال به طور کامل در چارچوب مقررات موجود جای نمیگیرند و ابهاماتی را ایجاد میکنند که قانونگذاران به احتمال زیاد باید آنها را حل کنند.
گری جنسلر، رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار، بخش ارزهای دیجیتال را «غرب وحشی» نامیده و آن را با دهه ۱۹۲۰ آمریکا، قبل از وضع قوانین اوراق بهادار در این کشور، مقایسه کرده است. او از کنگره خواسته است تا به کمیسیون بورس و اوراق بهادار نظارت بیشتری بر بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال بدهد. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو و جانت یلن، وزیر خزانهداری هر دو خواستار مقررات سختگیرانهتر برای استیبلکوینها شدهاند.
اما تاکنون، تنظیمکنندهها تمایلی به ارائه همان حمایتهایی که در امور مالی سنتیتر وجود دارد، مانند بیمه سپرده، به سرمایهگذاران ارز دیجیتال نشان ندادهاند. کریستوفر جی والر، از اعضای هیئت مدیره بانک مرکزی فدرال، در سال ۱۴۰۱ گفت: «اگر داراییهای رمزنگاری را خریداری کنید و قیمت آنها در نهایت به صفر برسد، لطفاً غافلگیر نشوید و انتظار نداشته باشید که مالیاتدهندگان، ضررهای شما را جبران کنند.»
برای محدود کردن فعالیتهای غیرقانونی، مقامات صرافیهایی را هدف قرار دادهاند که به کاربران امکان تبدیل ارزهای دیجیتال به دلار آمریکا و سایر ارزهای ملی را میدهند. صرافیهای بزرگی مانند کوینبیس و جمینی تحت فشار تنظیمکنندهها، از اصول «احراز هویت مشتری» و سایر الزامات ضد پولشویی پیروی میکنند. در همین حال، سازمانهای مجری قانون و اطلاعاتی در حال یادگیری استفاده از قابلیت ردیابی اکثر ارزهای دیجیتال هستند. آنها از بلاکچین برای تجزیه و تحلیل و ردیابی فعالیتهای مجرمانه استفاده میکنند. به عنوان مثال، بخشی از باج پرداختی به هکرهای خط لوله کلونیال، بعداً توسط FBI بازیابی شد. وزارت خزانهداری آمریکا در مرداد ماه ۱۴۰۱ از سرکوب «میکسرهای ارز دیجیتال» خبر داد که مجرمین میتوانند از آنها برای ناشناس کردن تراکنشها در بلاکچین استفاده کنند و آنها را «تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا» خواند.
چین، که سهم عمدهای از استخراج بیتکوین در جهان را بر عهده دارد، برای سرکوب ارزهای دیجیتال اقدامات تهاجمی انجام داده است. مقامات چینی در شهریور ۱۴۰۰ ممنوعیت گستردهای را برای همه تراکنشها و استخراج ارزهای دیجیتال اعلام کردند که باعث شد قیمت برخی از ارزهای دیجیتال بلافاصله پس از آن به شدت کاهش یابد. طبق گزارش شورای آتلانتیک، حداقل هشت کشور دیگر (الجزایر، بنگلادش، بولیوی، مراکش، نپال، پاکستان، عربستان سعودی و تونس) ارزهای دیجیتال را ممنوع کردهاند، در حالی که دهها کشور دیگر به دنبال محدود کردن پذیرش داراییهای دیجیتال هستند. با این حال، اجرای چنین محدودیتهایی دشوار است و صرافیهای ارز دیجیتال علیرغم ممنوعیت ارزهای دیجیتال در برخی کشورها، دهها میلیارد دلار درآمد از این کشورها کسب کردهاند. در همین حال، سایر دولتها تاکنون رویکردی نسبتاً محدود در قبال ارزهای دیجیتال در پیش گرفتهاند.
ارز دیجیتال بانک مرکزی چیست؟
بسیاری از بانکهای مرکزی، از جمله بانک مرکزی فدرال آمریکا، برای اعمال حاکمیت بیشتر، در حال بررسی معرفی پول نقد دیجیتال خودشان هستند که به آن «پول دیجیتال بانک مرکزی» (CBDC) گفته میشود. طرفداران CBDCها معتقدند که این نوع ارز دیجیتال سرعت و مزایای دیگر ارزهای دیجیتال را بدون ریسکهای مرتبط با آنها ارائه میدهد. دهها کشور، که در مجموع بیش از ۹۸ درصد از اقتصاد جهانی را تشکیل میدهند، در حال بررسی CBDCها هستند. یازده کشور تاکنون بهطور کامل CBDC را راهاندازی کردهاند. همه این کشورها کمدرآمد هستند و ده کشور از آنها در منطقه کارائیب قرار دارند (نیجریه یازدهمین کشور است). چین در سال ۱۴۰۱ شروع به محاسبهی CBDC آزمایشی خود در محاسبات گردش رسمی پول کرد، هرچند که ارزش یوان دیجیتال تنها ۰.۱ درصد از پول نقد و ذخایر بانک مرکزی را تشکیل میداد. طبق گزارشها، در ایالات متحده، در مورد ضرورت ایجاد دلار دیجیتال در میان مقامات فدرال اختلاف نظر وجود دارد.
یکی از راههای پیادهسازی CBDC این است که شهروندان مستقیماً حسابهایی نزد بانک مرکزی داشته باشند. این امر به دولتها روشهای قدرتمند جدیدی برای مدیریت اقتصاد میدهد. برای مثال، پرداختهای تشویقی و سایر مزایا میتوانند مستقیماً به حساب مردم واریز شوند. و تاییدیه بانک مرکزی، CBDC را به دارایی دیجیتال امن برای نگهداری تبدیل میکند. اما کارشناسان میگویند که معرفی CBDC همچنین میتواند با متمرکز کردن حجم عظیمی از قدرت، داده و ریسک در یک بانک واحد و به طور بالقوه به خطر انداختن حریم خصوصی و امنیت سایبری، مشکلات جدیدی ایجاد کند.
برخی از کارشناسان میگویند که حذف بانکهای تجاری به عنوان واسطه در CBDCها ریسکهایی را به همراه دارد، زیرا این بانکها نقش اقتصادی مهمی در ایجاد و تخصیص اعتبار (یعنی اعطای وام) ایفا میکنند. اگر مردم مستقیماً با فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) بانکداری کنند، این امر بانک مرکزی را ملزم میکند که یا تسهیلگر دریافت وام توسط مصرفکنندگان شود، که ممکن است برای آن مجهز نباشد، یا راههای جدیدی برای تزریق اعتبار پیدا کند. به همین دلایل، برخی کارشناسان بر این باورند که ارزهای دیجیتال خصوصی و تحت نظارت، بر CBDCها ارجحیت دارند.